اختراع انزوا

..استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع آزاد است

اختراع انزوا

..استفاده از مطالب این وب سایت با ذکر منبع آزاد است

اختراع انزوا

کاش سرخ پوست بودیم، همیشه آماده، تازان بر گرده ی اسب. پشت خمانده در باد، در دشتی لرزان، میان زمین و آسمان مدام در تب و تاب. تا آن جا که دیگر به مهمیز نیازی نباشد، چرا که نیازی به مهمیز نیست. تا آن جا که لگام را رها کنیم، چرا که دیگر از لگام نشانی نیست؛ و دشت چنان چمنزاری درو شده و هموار در مقابل چشم هامان محو شود و از یال و سر اسب دیگر نشانی نماند.. [فرانتس کافکا]

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سورئال» ثبت شده است

۰۹
تیر
۹۵


...

یه بار به علی دشتی گفتم: "یه وقت به خاطر یکی دیگه فلور رو ول نکنی ها!"

بهش گفتم: "اون یکی دیگه هم به زودی یه فلور دیگه می شه".

گفتم: "علی گوش کن!... نهاد خانواده اساساً یه نهاد سنتیه... و تو وقتی درگیر خانواده می شی، عملاً وارد مناسبات سنتی می شی... تو نمی تونی مدرن فکر کنی و درگیر خانواده باشی".

علی هم جواب داد: "وقتی عشق می آد باهام رو در رو می شه تا نزنم له و لورده ش نکنم، دست نمی کشم"..


[چسب و قیچی در گزارش یک ذهن اجاره ای] - علی قنبری

  • ابراهیم سعیدی نژاد